بـــــــرم بهتــــــــــره

میخواهم از بارانی بنویسم که مرا خیس نکرد عاشق کرد.

به قلبم نشستی نگفتم چرا ، دلم را شکستی نگفتم چرا ، یکی خواب شبهای من را ربود ، چو دیدم تو هستی نگفتم چرا؟



هنوز نیامده ای خداحافظ ؟

تقصیر تو نیست

همیشه همین گونه بوده ، برو اما من پشت سرت دست نه ، دل تکان می دهم.


به من نگو نمی خوام اسمی ازت بیارم

هر چی که بود تموم شد نگو دوست ندارم

همش نگو نمی خوام به پای تو بسوزم

من اشتباه کردم عاشقتم هنوزم

هرگز به کسی نگاه نکن وقتی قصد دروغ گفتن داری.. هرگز به کسی محبت نکن وقتی قصد شکستن قلبش را داری.. هرگز قلبی را قفل نکن وقتی کلیدش را نداری



من منتظرت شدم ولی در نزدی / بر زخم دلم گل معطر نزدی

گفتی که اگر شود می آیم اما / مرد این دل و آخرش به او سر نزدی



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در سه شنبه 17 خرداد 1390برچسب:,ساعت 1:58 توسط باران| |


Power By: LoxBlog.Com